این چشمانداز غبارآلود و بحران فزاینده، جای هیچگونه تعللی باقی نمیگذارد و اکنون وقت اقدام و عمل است؛ رویکردی که تعریفش برای قوای تصمیمگیر و دولت و بخش خصوصی تا اندازه زیادی متفاوت است. اقدام و عمل برای بخش خصوصی دو سویه کاملا روشن و مشخص دارد: یکسوی آن بخشیدن عطای فعالیت سالم و زاینده و اثربخش برای اقتصاد ملی به لقای آن است؛ کمااینکه طی یکدهه گذشته فعالان اقتصادی پرشمار و موفقی قدم در این راه گذاشته و بهکل فعالیت اقتصادیشان را تعطیل یا فعالیتشان را در نقطه دیگری از دنیا دنبال کردند؛ نتیجه هم آن شد که اقتصاد ایران حجم قابلتوجهی از سرمایههای زاینده و انسانهای خوشفکرش را از دست داد. سوی دیگر این طیف، آنهایی هستند که ایستادهاند به امید بهبود.
در جمعبندی مباحث طرحشده باید تاکید کرد که سال ۱۴۰۲ سالی حیاتی برای تجارت ایران است؛ سالی که فرصتی برای خطا و اشتباه نمانده و باید تفکر و تعقل همراه هر قدمی باشد که میخواهیم برداریم. تجارت ایران بر لبه باریکی حرکت میکند و حتی یک خطای کوچک یا تصمیم کارشناسینشده میتواند کسبوکاری را به ورطه نابودی کشانده و وضعیت اقتصاد ملی را بحرانیتر از قبل کند. در عین حال هنوز هم ظرفیتهای بالایی در حوزه تولید و تجارت خارجی وجود دارد و در صورت توانمندی و شکوفایی بخش خصوصی، معادلات و پیشبینیها از روزهای تاریک پیشروی اقتصاد ایران تغییر خواهد کرد. اما پرسش کلیدی: «آیا این ظرفیتها شکوفا میشوند؟» بیتردید پاسخ مثبت است؛ مشروط به مداخله حداقلی دولت در اقتصاد و سپردن سکان اقتصاد به آنها که تولید و تجارت را فراتر از مباحث انتزاعی، در عمل تجربه کرده و از قضا مسیر را بهسلامت پیمودهاند.